سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سودمندترینِ گنج ها، دوستی دل هاست . [امام علی علیه السلام]
history - نمی از دریای قرآن
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار

  • دریای بزرگ،

    یا گودال کوچک آب؛

    فرقی نمی کند،

    زلال که باشی،

    آسمان در توست...




    م ::: دوشنبه 86/5/15::: ساعت 8:17 صبح
    نظرات دیگران: نظر

                                    بسم الله الرحمن الرحیم

                                                  «وضو»

     1 - شستن صورت: وقتی صورتت را داری می شوری، در حقیقت داری وجه ات رو از غیر خدا می شوری. «وجه» یعنی: «رو به رو گشتن»، «رو کردن»؛  دیده اید می گن:‌ آقا! به فلانی رو کردیم، وجه یعنی رو آوردن. وقتی شما در نماز رو به قبله و رو به خانه خدا می ایستی، باید وجه ات (نه فقط صورتت، بلکه روی باطنت) از غیر خدا پاک باشه، خُب وقتی انسان برای نماز و یا برای دائم الوضو بودن، یه بار، دو بار، چهار بار، به صورتش آب می ریزه و به خودش هم تلقین می کنه که می خوام با این کار روی خودم رو از غیر خدا برگردونم این باعث می شه که نورانیت ایجاد بشه. همون موقع که داری آب می ریزی، این چیزها رو به یاد بیار: افکار و اعمالی که طی اون روز داشتی؛ من به چه کسانی رو کردم که اونها خدایی نبودند؟ من چه درهایی رو زدم که در خونه خدا نبود؟ چه راههایی رفتم که خداوند اون راهها رو نمی پسندید؟ با یه وضو گرفتن، و فقط تو قسمت صورت شستن، شما یک دور اعمالتون رو محاسبه می کنید. پس وجه شستن، فقط آب ریختن به صورت که بعضی وقتها آب رو به صورت می زنیم و صدا هم در می یاریم، نیست؛  این کار تنبه است، محاسبۀ نفسه. بعضی از ماها وقتی می خوایم وضو بگیریم، مثل اینکه داریم آب بازی می کنیم!

    روایت هست که امام سجاد(ع) می خواستند نماز نافله بخونند؛ وضو گرفتند. این قدر در وضو غرق شدند که وقت نماز نافله گذشت! یعنی اینقدر در خود وضو و معرفت وضو غرق شدند که همه گفتند:  آقا پس نافله چی شد؟ فرمودند: من دیگه تو وضو بودم. وضو چیز خیلی مهمیه،‌ و متأسفانه وضو گرفتنهای ما ابداً وضوی عارفانه و بامعرفت نیست. خیلی راحت، همین طور که داره حرف می زنه و مسائل دیگه اش رو چک می کنه  وضو هم می گیره. ‌که مثلاً : چی شد آقا؟! مغازه رو بستی یا نه؟ بدو! زود باش! یا الله، یا الله . .  . اصلاً نمی دونه که وضو خودش مستحبِ مؤکدی هست، خیلی مستحب بالائیه. همین شخص وقتی میخواد ذکر بگه حواسش خیلی بیشتر جمع هست. 

    پس این وضو گرفتن تو رو به فکر و محاسبه وا می داره. این از شستن وجه. 

    2- شستن دست راست: می فرماید: وقتی دست راستت رو داری می شوری، به اصحاب یمین باید فکر کنی. اینکه چه خوبانی در زندگی تو قرار دارند؟ و از این خوبان چه استفاده ای داری می کنی؟ مثلاً فرض می کنیم یه عده ای با شهداء بودند، یه عده ای با اولیاء بودند، یادآوری صحنه هایی که با اینها گذشته، در زندگی انسان تنبه آفرین هست. وقتی داری وضو می گیری باید به این انسانهای خوب که در زندگیت قرار دارند فکر کنی، یعنی تمام لحظات خوشی که از لحاظ عرفانی و معنوی داشتی، با آب ریختن روی دست راستت، همون لحظه، برات تداعی بشه. در واقع اینجا هم  یه دور دیگه شما لذت گرایی معنوی می کنی، این از دست راست. 

     دست چپ: می فرماید: وقتی دست چپت رو می شوری، باید فکر اصحاب شِمال باشی. چه کسانی در زندگی باعث اُفت معنوی تو شدند؟ باید از اونها دست بشویی. چه امروز و چه بین دو تا وضو. چقدر خوبه آدم بین دو تا وضو این طور باشه. چون این جوری هر بار که شما وضو می گیرید، در حقیقت یک دور محاسبه نفس می کنی و فکرت هم به سمت اون چیزهایی که برای نفست لازمه می ره. ممکنه دفعه اولی که به این شکل وضو می گیری این جور محاسبه کردن ها برات خیلی تصنعی باشه، شاید دفعه اول که آب می ریزی روی صورتت، چند ثانیه ای باید مکث کنی تا بتونی فکرت رو جمع و جور کنی اما وقتی یه بار، دو بار یا فوقش صد بار گرفتی دیگه برات ملکه می شه. دیگه همین طور که داری آب می ریزی روی دست چپت، یادت می یاد صحنه های بدی که با افراد بد داشتی، اون افتهای معنوی که به خاطر اونها داشتی و سعی می کنی ازشون دست بکشی.

    4 ـ مسح سر: روایت می گه: وقتی مسح سر رو می کشی، باید به یاد فرشتگان باشی و محاسبه فرشتگان، فرشتگانی که بالای شونه هات هستند، (رقیب،عتید) بگو: خدایا!‌ این دو تا چه چیزهایی بین دو وضو برای من نوشتن؟ همون جا که داری مسح سر می کشی، اگر حالت شرمندگی بهت دست بده از اون چیزهای بدی که نوشتند، یا حالت خوشحالی از اون چیزهای خوبی که نوشتند، خداوند به احترام وضو پرونده ات رو کاملاً پاک میکنه.

    یه وقت سلمان با یکی از دوستانش از یه بیابونی رد می شدند، رسیدند به یه درختی، سلمان گفت: بنشین اینجا، نشست، دستش رو گرفت به درخت، شروع کرد به تکون دادن. درخت خیلی قطور نبود، برگها شروع کرد به ریختن. گفت: آقا چه کار می کنی؟! گفت: خوب به این منظره دقت کن! گفت آقا یعنی چی؟ خُب داری درخت رو تکون می دی برگهاش هم می ریزه دیگه. گفت: دقیقاً از همین مکان با پیغمبر اکرم(ص) رد می شدیم، به همین درخت رسیدیم، پیغمبر (ص) فرمود: سلمان نگاه کن، درخت رو تکان داد؛ برگها شروع کرد به ریختن، اتفاقاً فصل برگریزان هم بود، گفتم آقا یعنی چی؟ فرمود: هر یک باری که با معرفت وضو می گیری، گناهانت اینطوری می ریزه. وضو نوره. و تا وقتی که گناهان نریزه، قلب تاریکه.

    5 ـ مسح پای راست و پای چپ: می فرمایند: وقتی پای راست را مسح می کشی تمام حیوانات حلال گوشت و وقتی پای چپ را مسح می کشی تمام موجوداتی که ازشون ذینفعی رو باید یاد کنی؛ چرا؟ می فرمایند: چون اینها خداوند رو تسبیح می کنند و وقتی شما اونها رو در وضو یاد کنی، تو هم در تسبیح همه اینها شریک می شی. 

    بابا! خیلی وضو کلاسش بالاست! همین طوری، تند تند لِی لِی می کنه، پشت کفشش رو هم داره می کشه، مسحش رو هم می کشه. این چه بساطیه دیگه؟! خیلی وضو کلاسش بالاست.

    بعد می فرمایند:‌ وضو برای نماز مقدمه است، در باب فقه و اصول ما مقدمه رو چیزی می دونیم که اگر خوب انجام نشه، کل عمل باطله. یعنی وقتی وضو باطل شد چون مقدمه عمل واجبه، نماز باطل می شه.

    از نظر اخلاقی و عرفانی هم وضو مقدمه است. می فرمایند: اگر در وضو حواست جمع باشه، در نماز هم گرفتار خیالات نمی شی  و خیلی راحت تر می تونی در نماز حواست رو جمع کنی. همۀ بحث ما نمازه دیگه. می خوایم به حقیقت نماز برسیم. خیلی بحث مهمیه.

    اینکه دائم می گم «می فرمایند» به این دلیل هست که خیلی از مطالب از معصومین (ع) نیست، از بزرگان و اساتید هست.

     

     

     

    دائم الوضو بودن

    در وضو یک سری مسائل عرفانی خوابیده. حتماً شنیدید که می گن:

     «خوشا آنان که دائم در نمازند.» یکی از معانی دائم در نماز بودن، دائم الوضو بودنه. یعنی اونهایی که عادت کردن دائم وضو داشته باشند، انسانهایی هستند که دائم در نمازند. نفس اینکه انسان می ره وضو بگیره یه توجه و تنبهی براش حاصل می شه. یعنی به محض اینکه انسان وضو گرفت و آب رو به صورت و دستاش ریخت یه تنبه و توجهی درش ایجاد می شه. مخصوصاً  که اگر این وضو برای نماز نباشه،  بعضی از ما وضو رو فقط برای نماز می گیریم، خُب دیگه اینجا، آدم فقط حواسش به نمازه. اما وقتی وضو رو برای نماز نمی گیری، می بینی که خود نفس وضو گرفتن، یک نورانیت، تنبه و توجه خاصی رو در تو ایجاد می کنه.

    ببینیم ما تا حالا چه طوری وضو می گرفتیم؟ این وضو گرفتنی که بعضی ها ایراد می گیرن، و می گن: آقا! اینها وضو می گیرن که خودشون رو تمیز کنند، خُب برید خودتون رو بشویید! یا یه عدۀ دیگه می گن:  چرا مثل برادران اهل سنت پاهاتون رو نمی شویید، غافل از اینکه وضو با شستن فرق داره. درسته  «النظافۀ من الایمان»  قبل از وضو گرفتن باید پاهات رو بشوری، بدنت باید خوشبو باشه، این یه بحث دیگه است. اما وضو به معنای شستن نیست، وضو به معنای تزریق نوره. وضو از «ضیاء» می یاد.            

    به نقل از abdx313.blogfa.com



    م ::: سه شنبه 86/5/9::: ساعت 1:51 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 1
    کل بازدید :4454

    >>اوقات شرعی<<

    >> درباره خودم <<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    history - نمی از دریای قرآن

    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<